درمان سیاتیک یا عرق النساء و وجع ورک در طب سنتی
سیاتیک در طب سنتی دو نوع است
سیاتیک : رگى است که دچار درد مفاصل و ورم مى گردد و این اگر در مفصل ورک (- سرین-باسن) ناپیدا باشد به جهت عمق این مفصل و زیادى گوشت آن، آن را درد ورک یا وجع ورک خوانند و اگر پایین آید و تا ران و عضله ساق و دو پا امتداد پیدا کند آن را عرق النسا خوانند.
دلیل به و جود آمدن سیاتیک:
سبب این درد ماده رطوبى(بلغم) است که در پیوند ران بهم رسد و آنچه در بیرون ران بود و اندکى از ران فرود آید آن را وجع ورک گویند
و آنچه میل کند بجانب اندرون و فرود آید نزدیک باینکه بپاشنه و انگشتان پا رسد آن را عرق النساء گویند
درمان سیاتیک:
و اغلب این ماده از رطوبت بلغمى بود علاجش آن است که اول ماده آن را به مسهلات قویه دفع کنند و بقیه آن را به محللات قویه تحلیل برند که تا ماده را از عمق عضو بکشد آنگاه عضو را تقویت نمایند تا دیگر فضله را قبول نکند
درمان سیاتیک با فصد:
و اگر سیاتیک از ماده رطوبت دموى باشد فصد باسلیق از جانب محاذى باید کرد و قطع غذا نمودن یا قلیل غذاى لطیف خوردن و اگر درد سیاتیک از جانب وحشى ران(بیرونی ران) و ساق فرود آمده باشد فصد عرق النساء باید کرد و اگر از جانب انسى فرود آمده باشد فصد صافن باید کرد
داروهای درمان سیاتیک:
– صفت حبى(داروی قرصی) که اسهال آورد و اسهالش پنج دفعه یا شش دفعه بیشتر نباشد بگیرند صبر سقوطرى و پوست هلیله زرد و سورنجان از هریک یک مثقال نرم کوفته با گلاب حب سازند این جمله یک شربت بود در همان روز درد را ساکن مى کند بعون اللّه تعالى
– صفت حب دیگر بگیرند پوست هلیله زرد و تربد از هریک سه مثقال و مقل ازرق یک مثقال و گشنیز نیم مثقال و تخم حنظل و سقمونیا از هریک یک مثقال و کتیرا نیم مثقال قدر شربتى دو مثقال تا سه مثقال است
– و اگر بنیه ضعیف باشد اسهال بجوارش سفر جلى باید کرد صفت از این است بگیرند به شیرین و پاک کرده از تخم یک من تبریز و در یک من دوشاب ترش شده بجوشانند تا خوب پخته شود و جرم(کف) آن را بگیرند و با نود مثقال عسل صاف بقوام آورند و این ادویه را نرم کوفته داخل نمایند زنجبیل دار فلفل دارچینى از هر یک دو مثقال و هل و قاقله کبار و زعفران از هریک سه مثقال و مصطکى پنج مثقال سقمونیا و تربد بروغن بادام چرب کرده از هریک هفت مثقال و قدر شربت آن پنج مثقال است
داروهای ضمادی درمان سیاتیک:
– صفت ضماد محلل حضوض مکى صبر و صندل و زعفران از هریک دو مثقال گل ارمنى یک مثقال کلم سوخته چهار مثقال همه را با آب تاجریزى و آب کاسنى بسایند و ضماد نمایند
– صفت ضماد دیگر بگیرند برک کلم را در آب بپزند و بکوبند و زرده تخم مرغ و قلیلى درد سرکه و اندکى آرد جو و دو مثقال روغن گل سرخ باهم بیامیزند و بسرشند و ضماد کنند
معنای بعضی از کلمات:
صفت حب = قرص یا دارو قرص
صفت ضماد= داروی ضمادی, مرهم
تهیه و تظیم از تیم تحقیقاتی بوعلی باب سلامتی
منابع:
۱- ابن هندو، على بن حسین، مفتاح الطب و منهاج الطلاب، ۱جلد، مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه مک گیل – تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۸ ه.ش.
۲- رازى، محمد بن زکریا – مترجم: شریف تنکابنى، احمد، برء الساعه (بهبود آنى)، ۱جلد، چاپخانه جاوید – اصفهان، چاپ: اول، ۱۳۳۳ ه.ش.