مشخصات]
كنگر را به عربى حرشف مىنامند. برگ كنگر بزرگتر از كاهو و با رطوبت و چسبندگى است. در تحفه حكيم مؤمن گويد: كنگر مبهّى، مدرّ بول، حابس طبع، مسخّن گرده و مثانه، محرّك جماع، محلل باد، هضم كننده غذا و نافع قرحه شش، انقباض اطراف عضله و جراحت امعاء است و ضماد آن جهت داء الثعلب و خوشبو كردن عرق بكار مىرود.
در كنگر املاح بسيارى وجود دارد. ترشحات غدد را زياد مىكند و براى كليه و مثانه مضر است. اما ريشه آن براى كليه و مثانه مفيد است. هضم غذا را آسان مىكند و جراحات روده را التيام مىبخشد و براى مرض پيسى خيلى زياد توصيه شده است.
كنگر را در عربى عكوب، سلين و خربع مىگويند و در كتب قديم حرشف، كندل، جندل، كعيب، كعوب و عقود ذكر كردهاند. زادگاه اوليه كنگر صحارى خشك ايران و آسيا و آفريقا مىباشد.
كنگر چند نوع دارد: ماشكاعى، طوبه، كافيلو و كنگر خر مىگويند. البته خر به معنى بزرگ مىباشد. كنگر داراى ويتامينهاىE ,B ,A مىباشد و نيز داراى هورمونهاى گياهى مىباشد. براى تقويت غرايز جنسى مفيد است. ولى تنها يك مقوى ساده نيست بلكه محرك شهوت بوده و آن را لذت بخش مىكند و براى معالجه برص و مرض پيسى مفيد است.
آب آن را گرفته با يك سوم آن موم و روغن مخلوط كرده، ماليدن آن روى لكههاى برص مفيد است. كنگر بادشكن و پيشابآور بوده از اسهال جلوگيرى مىكند و براى مرض قند خوب مىباشد، هضم غذا را ساده مىكند، كليه و مثانه را گرم مىكند، زخم ريه و جراحات روده را التيام مىبخشد، ضماد آن جهت معالجه گرى و ريزش مو مفيد است.[1]
ضماد كنگر براى خوشبو كردن عرق بدن توصيه شده است و براى معالجه اورام سخت و خارش پوستى مفيد است. ضماد ريشه آن جهت سوختگى آتش و پيچيدگى عصب نافع است. صمغ بوته آن ايجاد قى مىكند و همراه آن صفرا و بلغم را خارج مىكند، ضماد آن اورام را فرو مىنشاند. مقدار خوراك آن 3 تا 7 گرم است.[2]
* كنگر بيابانى
مشخصات]:::;
كنگر بيابانى گياهى است كه درازى آن زياده بر يك گز مىشود و شكوفه آن پهن بوده مانند بنفشه و در ميان شكوفه آن مانند پنبه چيزى است. اين گياه در بهار مىرود و پس از مدتى كه پير مىشود خارهايى در برگهاى آن پيدا مىشود. در ميان كردها برگهاى آن را خشك مىكنند و آن را مىكوبند سپس براى التيام زخمهاى كهنه و بريدگى ختنه استفاده مىكنند.[3]
كنگر بر دو نوع است بيابانى و بستانى، اين گياه داراى ويتامينهاىA .B مىباشد و ضماد آن براى التيام زخم ريه و جراحات روده و معالجه گرى و زخمهاى ديگر تجويز مىشود. ضمنا ريشه آن هم جهت سوختگى آتش و پيچيدگى عصب نافع است.[4]
* آرتيشو يا گنگر فرنگى
مشخصات]
در كتب قديمى به آن انگنار، انگيناز و قناريه مىگفتند. بعضى هم به آن كنگر فرنگى و بستانى مىگويند. ميوه آن صنوبرى و شبيه به ميوه درخت كاج مىباشد. رنگ آن سبز است و در برگ آن تيغى شبيه به سوزن وجود دارد.
محل رويش]
محل رويش اوليه آن نواحى بحر الروم است ولى امروزه در اكثر كشورها براى استفاده غذايى كاشته مىشود. در ايران نيز چند سالى است كه كاشته مىشود. قسمت مورد استفاده غذايى آن انتهاى برگهاى روى ميوه و طبق آن است در فارسى اين نوع را نهنج مىگويند. اين نهنج گوشتدار بوده و قسمتى از گوشت آن در برگهايش رفته است. براى خوردن آن ابتدا بايد برگها را تك تك كنند و با كمك دندان گوشت آنها را به دهان كشيد و بعد گوشت نهنج را ميل كرد و اگر ميوه آن تازه باشد، تمام نهنج گوشتدار و قابل خوردن است. ميوه آن داراى ويتامينA وB مىباشد و املاح معدنى مثل گوگرد، منگنز و فسفر زياد دارد. و اشتها را باز و خون را پاك مىكند، چربى و اوره خون را پايين مىآورد و براى مرض قند مفيد است. براى معالجه اسهال البته خام آن بسيار مفيد است و شير را در پستان خشك، كم مىكند. ريشه آن را جوشانده و بخوريد براى مبتلايان به روماتيسم و نقرس و يرقان و سنگ كليه و مثانه مفيد است و ادرار را زياد مىكند.[5]
بوعلی باب سلامتی بوعلی بوعلی بوعلی بوعلی بوعلی بوعلی
منابع:
[1] ( 1)- زبان خوراكيها، دكتر غياث الدين جزايرى، ص 34.
[2] ( 1)- همان، دكتر غياث الدين جزايرى، ص 34.
[3] ( 2)- طبّ سنّتى در ميان كردان، ص 142.
[4] ( 3)- زبان خوراكيها، دكتر غياث الدين جزايرى، ص 34- 32.
[5] نورانى، مصطفى، دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى (نورانى)، 12جلد، ارمغان يوسف – قم، چاپ: اول، 1384 ه.ش.