اسفرزه با نام تجاری پسیلیوم جز بهترین ملین ها می باشد که از دیر باز جهت درمان یبوست مورد استفاده قرار گرفته است
در كتب فارسى «اسپرزه»، «اسفرزه»، «اسفيدش»، «اسفيوس»، «اسپغول» و «اسپغل» آمده است و در كتب طب سنتى با نامهاى «بنررقطونا» و «حشيشة البراغيث» و «اسپغول» و در آذربايجان قارنى يا رخ ذكر مىشود. به انگليسىPsyllium ، Fleawort و Fleaseed گفته مىشود.
اسفرزه گياهى است از خانواده بارهنگ Plantaginaceae داراى گونههاى مختلفى است كه معروفترين آنها كه در طب سنتى به عنوان دارو مصرف گستردهاى دارد داراى نام علمىPlantago psyllium L . و مترادفهاى آنP .Psylla St .Lag . وP .sicula Pers . مىباشد. اينگونه در نواحى گستردهاى در شمال ايران در دشت گرگان، در گيلان بين منجيل و پاچنار در راه بين قزوين و رشت، در رودبار و بين چالوس و رشت و بعلاوه در لرستان، كردستان، بختيارى، اصفهان در ايلام، پشتكوه، مهران و در شوش و در فارس در تخت جمشيد و لار و در كرمان نزديك بم، مسجد سليمان و بوشهر ديده مىشود. اسفرزه در هند در پنجاب و پيشاور مىرويد.
مشخصات اسفرزه:
اسفرزه گياهى است يكساله و علفى كوتاه، بلندى آن 40- 10 سانتىمتر است.
برگهاى اسفرزه باريك، دراز و نوكدار است كه بهطور گروهى از چند برگ از نقاط مختلف ساقه خارج مىشود. گلهاى اسفرزه به شكل خوشههاى مدوّرى روى پايههاى بلند در بالاى گياه به رنگهاى سفيد و سرخ و قرمز تيره ظاهر مىشود. دانههاى آنكه معمولا به عنوان دارو بيشتر مستعمل است، خيلى ريز (حدود 1 ميلىمتر) و بسته به گونه اسفرزه به رنگهاى سفيد، قرمز و سياه و خيلى سخت است. در بازار معمولا مخلوطى از تخمهاى چندگونه مختلف به نام تخم اسفرزه یا پسیلیوم فروخته مىشود.
از نظر تركيبات شيميايى در اسفرزه گلوكوزيد اوكوبين يافت مىشود.
خواص اسفرزه:
در هند از تخم اسفرزه بعنوان مبرّد و خنككننده، مدّر و در مواردى كه غشاهاى مخاطى گوارشى رودهها و همچنين مخاطهاى مجارى ادرار و تناسلى ملتهب شده باشد، مصرف مىشود. اسفرزه در موارد يبوست و ديسانترى و اسهال ساده نيز تجويز مىشود.
تخم اسفرزه يا اسپرزه از نظر حكماى طب سنتى ايران سردتر است و معتقدند كه نوع سفيد رنگ آن مرغوبتر و داراى خواص بيشترى است و بخصوص وقتى كه كاملا رسيده و پر باشد و در آب تهنشين شود. اسفرزه دانهاى است لعابزا و خوردن لعاب اسفرزه موجب تسكين حرارت و تشنگى مىباشد و براى تبهاى گرم، غليان خون و ناراحتى و خشونت سينه و حلق و زبان و سردرد و زخم روده و رفع يبوست رودهها كه منشاء آن علل صفراوى يا عوارض حاصله از خوردن داروهاى گرم باشد، بسيار مفيد است.
در تمام موارد فوق لعاب اسفرزه به تنهايى و يا مخلوط با روغن بادام شيرين خورده مىشود. در استعمال خارجى ضماد لعاب اسپرزه مخلوط با سركه و روغن گل سرخ براى تسكين درد مفاصل گرم، نقرس و نرم كردن ورمها بخصوص ورمهاى پشتگوش نافع است و ضماد كوبيده اسفرزه با گلاب براى تسكين سردرد و يا روغن بنفشه براى تسكين سردردهاى گرم و رفع خشكى دماغ و اعصاب نافع است و همچنين اسفرزه براى رشد و نرم كردن مو و جلوگيرى از دو تا شدن تارهاى مو بسيار مفيد است. در مورد مو بايد ماليدن ضماد چند روز پىدرپى تكرار شود.
اگر 12- 10 گرم تخم اسفرزه در آب گرم خيسانده شود كه لعاب آن زود خارج شود و با شكر و با سكنجبين خورده شود براى لينت مزاج بسيار مفيد است و نوعى مليّن مىباشد. دم كرده آن براى تسكين درد سينه نافع است. در اروپا لعاب تخم اسفرزه را بهطور كحل به چشم مىمالند، بسيار مفيد است.
توجه شود كه در استعمال داخلى هيچگاه نبايد تخم اسفرزه كوبيده شود، زيرا اگر كوبيده شود و خورده شود خطرناك است و خوردن در حدود 40 گرم تخم اسفرزه كوبيده شده موجب سرد شدن بدن و تخدير و تنگى نفس و آشفتگى و سرانجام منجر به غشى و توقف نبض و پس از مدتى احتمالا منجر به مرگ مىشود. در اين قبيل مسموميتهاى ناشى از خوردن اشتباهى اسفرزه بايد فورا به پزشك مراجعه كرد و تا رسيدن به پزشك بايد موجبات برگرداندن و استفراغ آن را با خوردن داروهاى قىآور گرم نظير آب عسل و نمك و يا ساير داروها فراهم نمود.
گونههاى ديگر از اين خانواده كه از نظر خواص كموبيش مشابه اسفرزه هستند، به شرح زير مىباشند.
1.Plantago ramosa (Gilib .) Asch .، اينگونه در سواحل شنى غازيان مىرويد و معمولا اين گياه با تخم اسفرزه مخلوط و فروخته مىشود.
2.Plantago ovata Forsk .، گياهى است يكساله با ساقه لخت كوتاه كمى پوشيده از كرك، كپسول ميوه آن با خانههايى كه در هر خانه يك دانه قرار دارد.
نامهاى محلى اينگونه در بلوچستان «خاردانيچك»، «ايسابغول»، «شكمپاره» و «سنگپاره» مىباشد. اين گياه در رستمآباد و بين رستمآباد و رودبار، در اهواز، شوشتر، جزيره هرمز و در بلوچستان ديده مىشود.
به هندى اين گياه را «ايسپغول» و در بمبئى «ايسابغول» نامند.
از نظر تركيبات شيميايى دانه اسفرزه لعاب فراوان دارد و بعلاوه داراى 168/ 0 درصد هولوزيد پلانتئوز است. از نظر خواص مشابه اسفرزه است و مانند اسفرزه در همان موارد مصرف مىشود.
3.Plantago amplexicaulis Cav .. اين گياه يكساله است و تقريبا بدون ساقه است و برگهاى آن پوشيده از كرك مىباشد. در كپسول ميوه آن در هر خانه دو عدد دانه است. در ايران در بوشهر در دالكى با نام محلى «دانيچ» ديده مىشود و در شوش و در بلوچستان نيز با نام محلى «دانيچ» و در سواحل شنى بندرعباس ديده مىشود. اين گونه نيز در هند به زبان اردو «ايسپغول» ناميده مىشود و مشابه اسفرزه مورد توجه است و در موارد تبهاى نوبه و ناراحتىهاى ريوى از آن مىخورند و در موارد ورم ملتحمه از آن به چشم مىمالند.
مؤلف فلورا ايرانيكا معتقد است كه در ايران دو تحت گونه يكى با نام گونه اصلى و ديگرى به نامP .amplexicaulis sub bauphula (Edg .) Rech . در مناطق غربى و جنوبى ايران يافت مىشود.
ساير تحقيقات و بررسىهايى كه در مورد اسفرزه در جهان به عمل آمده است.
در امريكا اگر با مردم ازPsillium صحبت كنيد غالبا ابرو درهم كشيده و اظهار بىاطلاعى مىكنند ولى اگر يكى از اسامى تجارتى داروهاى مليّن مثلاMetamucil را نام ببريد همه مىگويند بله بله خيلى خوب است، مليّن خوبى است. اسفرزه كه معمولا به دانهها يا تخمهاى گياه گفته مىشود، دانه بسيار سختى است كه تقريبا در غالب مناطق مىرويد و مردم آن را مىشناسند. در رديف مفيدترين و مؤثرترين و بىضررترين و در عين حال ملايمترين مليّنهاى گياهى است كه از قرنها پيش براى لينت مزاج تجويز مىشده است ولى تحقيقات جديد نشان مىدهد كه دانههاى گياه اسفرزه براى كاهش كلسترول نيز اثر محسوسى دارد. اين گياه را در برخى مناطق امريكا پلانتن نيز مىگويند و اين نام از جنس آنPlantago گرفته شده است ولى بايد توجه كرد كه در امريكا به موز نيز در برخى مناطق به جاى بانانPlantain مىگويند در صورتى كه نام علمى موزMusa Paradisiaca است درحالىكه اسفرزهPlantago psyllium مىباشد.
طى قرنها در طب سنتى چين و در مكتب آيوروداى هند، پزشكان تخم و برگ گونههاى اسفرزه را كه در آسيا مىرويند براى درمان اسهال، يبوست، بواسير و مسائل مجارى ادرار و اخيرا براى كاهش فشار خون تجويز مىكردهاند.
اسفرزه در قرن شانزدهم در طب سنتى اروپا وارد شد و براى رفع اسهال و يبوست تجويز مىشده است. در قرن هفدهم كارشناس گياهدرمانى انگليسى به نامNicholas culpeper تخم اسفرزه را براى رفع التهابها، ورمها، نقرس، بواسير و زخم پستان در مادران شيرده تجويز مىكرده است. پزشكان اروپايى تا حدودى اسفرزه را به عنوان يك گياه درمانى مفيد مىشناختند ولى تا جنگ بينالملل اول مصرف آن در اروپا چندان گسترده نبود، در حال حاضر اسفرزه يكى از معروفترين و معمولىترين ملين گياهى در امريكا و در برخى مناطق اروپاست و جزء فعّال و اصلى را در ساخت متاموسيل ، فايبرال ، هايدروسيل ، افرسيليوم ، پرودوسيل و وىلاكس كه داروهاى تركيبى تجارتى مليّن هستند، تشكيل مىدهد.
شفابخشى با اسفرزه:
در حدود 30 درصد پوشش دانه اسفرزه را يك ماده جاذب آب تشكيل مىدهد كه موسيلاژ ناميده مىشود و پس از خيس شدن و جذب آب لعاب مىدهد، همينكه دانه اسفرزه با آب آغشته شد در حدود 10 برابر حجم خودش متورم مىشود و به شكل لعابى ژلاتينى درمىآيد و اين لعاب است كه منشاء شفابخشى آن در موارد اسهال و يبوست مىباشد.
اثر اسفرزه در اسهال
دانه اسفرزه آب زيادى موجود در روده را جذب كرده و موجب مىشود كه مدفوع به شكل قالبى و منسجم درآمده و خارج شود.
درمان یبوست با اسفرزه
خاصيت اسفرزه در قالبى كردن و انسجام مدفوع موجب مىشود كه حجم مدفوع افزايش يابد و مدفوع حجيم شده به ديواره كولون فشار آورده و حركت دودى شكل آن را تحريك نمايد. در برخى موارد كه مدفوع بسيار سخت و خشك است و عبور آن از كولون دردناك مىباشد خاصيت جذب آب اسفرزه، دانسيتئه مدفوع را كاهش داده و لعاب آن جدار كولون را ليز كرده و باعث مىشود كه مدفوع خارج شود.
پژوهشهاى دانشمندان نشان مىدهد كه يك قاشق مربّاخورى تخم اسفرزه كه 3 بار در روز خورده شود و هربار اقلا دو ليوان آب ولرم با اسفرزه نوشيده شود، اثر محسوسى در تخليه و رفع يبوست دارد.
اسفرزه و درمان بواسير
طبق گزارشى كه درباره بيمارىهاى كولون و ركتوم منتشر شده است، اسفرزه در مورد كاهش درد و رفع خارش و قطع خونريزى بواسير نيز مفيد است.
منبع:
مير حيدر، حسين، معارف گياهى، 8جلد، دفتر نشر فرهنگ اسلامى – تهران، چاپ: هفتم، 1385 ه.ش